آسمان، تکیه به دستان تو دارد عباس |
مرغ دل، خانه در ایوان تو دارد عباس |
در حریمت نه فقط دلشدگان حیرانند |
عشق هم دست به دامان تو دارد عباس |
شب ازآن لحظه که چشمان تو خاموش شدهست |
رنگ گیسوی پریشان تو دارد عباس |
ابر هرگاه که میبارد از انبوهیِ بغض شرم از تشنگی جان تو دارد عباس |
|
طور عشق است نگاه تو و موسای دلم |
بهره از مشرب عرفان تو دارد عباس |
خیمهها تشنهی آبند و لبِ دشنهی رنگ |
صحبت از شام غریبان تو دارد عباس |
حسن یعقوبی، آذر ۱۳۷۵