در طریقت زحمت بسیارها باید کشید |
تا تقرب منت جام بلا باید کشید |
یار ما بد نیست از ما یک ملاقاتی کند |
گه کریمان را به بالین گدا باید کشید |
در مسیر دلبر ما چشم پاکی واجب است |
گر نظر خورد انتقامش را ز ما باید کشید |
نیست توجیه قبولی دیدگان خشک را |
از میان چاه، گاهی آب را باید کشید |
وقت روضه زودتر از هرچه باید گریه کرد |
سفره چون آماده شد، فوراً غذا باید کشید |
الدوا عند الحسین و الشفا عند الحسین |
بهر درمان یافتن دست از دوا باید کشید |
رفته رفته وقت ما دارد به پایان میرسد |
تا که عمری هست ناز یار را باید کشید |
رو به قبله کردن ما بین قبرانصاف نیست |
صورت ما را به سمت کربلا باید کشید |
عاشقان بیکفنها، با کفن بیگانهاند |
بعد مردن روی ما یک بوریا باید کشید |
علی اکبر لطیفیان