در کتاب فیزیک ۳ دورهی دبیرستان رشتهی ریاضی مبحثی بود در مورد رفتار مغناطیسی مواد که در دانشگاه هم برای خیلی از رشتههای مهندسی تکرار میشد. در آن مبحث مواد به چند دسته تقسیم میشد که دو مورد از آنها موادی بود که رفتاری جالب در مجاورت میدان مغناطیسی نشان میدهند. یک دسته موادی بودند که در مجاورت آهنربا، تبدیل به آهنربای دائمی{مدتی حدود چند دقیقه یا ساعت!} میشدند و دستهای دیگر تبدیل به آهنربای موقت{حدود چند ثانیه یا کمتر از یک ثانیه!} میشدند.
خدایا ما از مجاورت این آهنربا رفتیم و بسته به وسعت وجودی خودمان از همجواری این آهنربا خاصیت آن را گرفتیم، از آن بهره بردیم، منظم شدیم! تنظیم شدیم!
خدایا کاری کن که به برکت ماه رمضان تا سال آینده این نظم و خاصیتمان حفظ شود و در دامهای شیطان، نفس، خلق و دنیا۱ گرفتار نشویم.
رمضان رفت
خدا کند اثرش نرود ...
پ.ن: (التماس دعای شدید!)
منم صراط
برات آشنا نیستم
آره دیگه مثل اینکه هم اسمیم
البته من برای وبلاگم اسم های زیادی پیدا کردم که بینشون
این رو انتخاب کردم بعد توی گوگل سرچ کرد با شما آشنا شدم
وخلاصه شما به دوستان صراط البته با افتخااار اظافه شدید
راستی مطلبتون هم جالب و پر محتوا بود
و همینطور وبتون
یا علیـــــ
خدا قوتــــــــــ
یه سوال چطور دارید با این دوری میسازید؟
توی قرآن خوانده ام
یعقوب یادم داده است
دلبرت وقتی کنارت نیست
کوری بهتر است!
همه عمر را میدهم برای دوباره رفتن به عتباتــــــ
التماس دعا!
امیدوارم توماه رمضون امسال پای برگه همه امضا کرده باشه مادر شیعه زیارت عتباتــ
یازهراکربـــــ بلا انشاالله