صراط

رسول خدا فرمود «یا علیُ انتَ الصّراط المستقیم»

صراط صراط صراط

رسول خدا فرمود «یا علیُ انتَ الصّراط المستقیم»

پربیننده ترین مطالب
صراط (3)

صراط (3)

دوشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۴:۳۳ ب.ظ چاپ این صفحه خلاصه

آدمی عبد است و در چند روزه ­ی دنیا یا تاج بندگی الله را بر سر می ­نهد و یا طوق بندگی غیر او را به گردن می ­اندازد؛ گفتم ما که بویی از عصمت نبرده­ ایم، از غیر الله به الله می ­رسیم؛ با دیدن غیر او و قیاس با او یکی را انتخاب می­ کنیم .

 

الله همان خدایی است که در کودکی برای فرار از مسئولیت ­هایمان به او قسم می ­خوردیم؛ او همان خدایی است که مسیحیان روزگار ما به تثلیث «پدر»ش می­ خوانند و یهودیان «یهوه» . الله، خدای دین محمد رسول الله است که در محبت و غضب جانب اعتدال را دارد و رحمتش همه چیز را فراگرفته است .

 

با وجود الله، ما با معبودها و بت­ هایی روبرو هستیم که بنابر آیات و روایات در 4 دسته جای می­ گیرند؛ این بت ­ها گاهی هوی و هوس (نفس) ما هستند، «اریت من اتخذ الهه هوی» (فرقان،43) وگاهی قدرت­ ها و طاغوت­ ها و خلقی هستند که ما را به خویش می­ خوانند، «عبدوا الطاغوت» (مائده،60) «ان کان آبائکم و ابنائکم ... »(توبه، 24). گاهی زیبایی ­ها و جلوه ­های دنیا هستند که ما را اسیر می ­سازند «الناس عبید الدنیا» (تحف العقول ص 245) «و زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه» (آل عمران،14) و گاهی شیطانی است که وسوسه می ­کند نفس را تحریک می ­کند و دنیا را جلوه می ­دهد و آدمی را به هر طرف می­ کشاند و بنده می ­سازد، «الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان» (یس، 60) .

 

این ­ها معبودهایی هستند که به بلندای عمرمان در وجود ما ، حاکمیتی داشته ­اند و ما را مثل عروسک خیمه شب ­بازی می ­چرخانده ­اند . بندگی این بت­ های رنگارنگ یعنی کفر و شرک به الله و این توقع زیادی است که ما راه صد ساله را یک شبه طی کنیم و سرزمین وجودمان به یکباره از غیر الله خالی کنیم و از شرک تهی گردیم . ابراهیم خلیل را پس از 60 سال خوشحال دیدند و پرسیدند که چگونه به شادی رسیده ­ای ؟ گفت پس از 60 سال مبارزه و ریاضت امروز فهمیدم که خیلی هوی و هوس ندارم.

 

در پیچیدگی بندگی این بت ­ها همین بس که رسول الله شرک و بندگی غیر الله را به پای مورچه ­ی سیاهی تشبیه می ­کند در بیابانی تاریک و روی تخته سنگی سیاه . چشمان سر از دیدن این سیاهی کوچک در آن ظلمت ­ها عاجزند و این خواست خداست که آدمی با تفکر ، این معبودها را می­بیند و به شرک خویش آگاه می­ گردد. برای آن ­که این معبودها را در زندگی خود ببینیم لازم است تا اسماء ، صفات ، ویژگی­ها و حیله ­های آنان را بشناسیم .

 

اعمال و حالاتی که به واسطه ­ی بندگی هوی و هوس (نفس) از ما سر می ­زند؛ منطقی نیستند . برای مثال خوردن تا مرز ترکیدن و یا تنوع طلبی به این بهانه که دوست دارم گوشی ­ام را عوض کنم، ماشینم از مد افتاده، این هم شد کامپیوتر من لپ ­تاپ می ­خواهم و هزاران کار دیگر . گفتم این کارها منطقی نیست. رسول الله درباره این بت می ­فرمایند : «اعدی عدوک هی نفسک التی بین جنبیک» ایشان شکم و زیر شکم را مصادیق نفس بیان می­ کنند و مارا آگاه می ­سازند؛ از پرخوری گفتیم شما، خودتان مرور کنید که در قسمت دیگر ، آیا بندگی هوی و هوس را در کارنامه دارید؟

 

بت خلق و طاغوت را می ­توان در اطاعت از حرف و نگاه مردم، پدر و مادر، همسر و فرزندان و یا تأثیر تبلیغات قدرت ­ها و حکومت­ ها جستجو کرد ؛ مثلاً با حرف یک انسان تحریک می‌­شویم و عمری می‌­دویم تا چیزی را بدست آوریم و یا با تبلیغات، به آن طرف کشیده می‌­شویم که طاغوت می‌خواهد؛ گفتم با حرف و نگاه مردم و تبلیغات قدرت­ ها و حکومت­ ها بندگی غیر الله را می­‌کنیم.

 

دنیا معبودی است که به عروس هزار داماد شهره گشته و هزاران داماد بدبخت را چرخانده و به کام یکی هم تن نداده؛ جلوه­ ها و عشوه ­هایش آدمی را به حرکت وامی ­دارد؛ خانه ­ی شیک و ماشین مد روز ، مسئولیت و پستی که حرف آدمی را می­ شنوند، دختر و یا پسری که با زیبایی و ثروتش دل آدمی را می ­رباید، آرزوهای دور و درازی که عمر آدمی را برای غیر الله به هدر می ­دهد ؛ گفتم، جلوه­های دنیا آدمی را اسیر می­ کند و جالب این است که با مرگ خواه ، ناخواه از این معبود عشوه­ گر جدا می­ شویم.

 

و سرانجام شیطان، در روزگار ما انسان­ هایی هستند که خود را بنده ­ی شیطان می ­دانند؛ این گروه که برای جبران خلأ معنوی حاکم بر جهان مدرن و تحت تعالیم کابالا شکل گرفته اند ابزاری در دست قدرت ­هایی مثل آمریکا و رژیم کودک ­کش صهیونیستی می ­باشند. اینان به کفر خویش معترفند اما بحث ما پیرامون رجیمی است که با چند هزار سال سجده و عبادت از درگاه الهی رانده شد و قسم خورد تا روزگار معین فرزندان آدم (به غیر از مخلصین) را از صراط مستقیم باز دارد . او با وسوسه ­ها، گفتگوها، زمزمه­ ها، خواب­ ها و خیالات و تصاویر ذهنی به سراغ آدمی می ­آید؛ گاهی با منطق و استدلال آدمی را دعوت می­ کند وگاهی با وارونه جلوه دادن حقیقت . تفرقه وجدایی ، تأخیر در نماز، زیاد کردن دغدغه­ ها از شگردهای ­اوست. گاهی دنیا و اعمال ما را زینت می­ دهد؛ گاهی آدمی را به آن­جا می­ رساند که نقش و هدفش را گم می­ کند و «ضال» می­ گردد؛ گاهی آدمی خودش و هدفش را گم نکرده بلکه با بندگی شیطان راهش را گم کرده و به «ضلالت سبیل» افتاده؛ گاهی این معبود هدف اصلی انسان (عبودیت) را از یادش می ­برد و او را «اغوا» می­ کند .­آرزوهای بلند و وعده­ های سرگرم ­کننده از مکاید اوست.

 

آدمی تصمیم می­ گیرد عملی را برای الله انجام دهد؛ شیطان قبل از عمل می ­خواهد تا او را از این عمل منصرف کند برای مثال آدمی قصد می­کند صدقه دهد در این لحظه این فکر کمی و یا زیادی پول، زمزمه­ ای از جانب شیطان است که می ­خواهد او را از این عمل باز دارد ، اگر موفق نشد در حین عمل می ­کوشد تا عمل آدمی را نابود کند ؛ برای مثال حواس پرتی و بی ­توجهی در نماز ؛ اگر راه به جایی نبرد پس از عمل تلاش می ­کند تا حاصل و ثمره ­ی عمل آدمی را به تاراج ببرد؛ برای مثال با منت گذاشتن و یا تعریف از خود، آدمی را وادار می ­کند تا عملش را به تباهی بکشاند.

 

اگر با کمک الله از دست غیر او فرار کردیم و اسیرشان نشدیم ممکن است اسیر دو بتی شویم که از دام­ های شیطان­ اند ؛ عمل و حالِ خوشِ آدمی گاهی در دل او، از خود الله هم بزرگ ­تر می ­شوند، برای مثال آدمی با بررسی نیت ­ها، سنت ­ها و اهمیت ­ها در مراسم عزای امام حسین (ع) شرکت می ­کند و به اشک و آه و شور و حالی هم می ­رسد و از این عمل به رضایتی دست می ­یابد و دیگر بار به خاطر همین حال خوش و عملش راهی مراسم عزای حسینی می­ گردد، در پستی این عمل همین قدر کافی است که شیطان، برای نابودی آن تره هم خرد نمی­ کند .

 

و حال که غیر الله را شناختیم سئوالی مطرح می ­شود که چرا ما اسیر این بت ­ها می ­شویم و عوامل شرک به الله چیست؟ بنابر آیات قرآن این عوامل عبارتند از :

 

غفلت، قلیلاً ما تذکرون (نمل، 62)

جهل، بل انتم قوم تجهلون (نمل، 50)

تجاوز، بل هم قوم یعدلون (نمل، 60)

 

غافل کسی است که این جریان را فراموس کرده ؛ جاهل کسی است که به یاد دارد (غافل نیست) اما نمی ­سنجد و تعقل نمی ­کند؛ متجاوز (ظالم و اهل علو) کسی است که به یاد دارد (غافل نیست)و می­ سنجد (جاهل نیست) اما حق را انتخاب نمی ­کند . آدمی با این سه صفت به شرک آلوده می­ گردد .

 

این الله است که وقتی از موسی و فرعون، سلیمان و بلقیس، صالح و ثمود و لوط و قومش می­ گوید با قیاس معبودهایشان از ما می ­پرسد «آلله خیر ام ما یشرکون» (نمل، 59) و از ما می­ خواهد تا با قیاس معبودهایمان عشق ­هایمان را رهبری کنیم و آن­را به ­پای اهلش بریزیم؛ این بت ­ها در قیاس با ما هم ذلیلند اما در وجود ما عرش ­الرحمان را غصب کرده ­اند . چه می ­دهند ؟ چه می ­گیرند ؟ مرا به کجا می ­برند ؟ آیا در آن­ها سودی هست ؟ و هزاران سئوال دیگر که آدمی را شرمنده ­ی الله می­ کند.

 

آدمی در قیاس ­هایش از یک سو، الله، بهشت و دوزخ را می ­بیند و در دیگر سو، غیر الله و جهنم دنیا و اخری را می ­نگرد و با فکر و عقل و عشق به انتخاب الله و عبودیت انحصاری وی تن می ­دهد و یا خود را به غیر او می­ سپارد و خسران دنیا و آخرت را خریدار می­ گردد.

 

بعد از این بحث­ها که تفسیر عملی سوره ابراهیم و سوره نمل است و به اختصار در فاتحه ­الکتاب با «ایاک نعبد» بیان می ­گردد؛ چندین و چند مثال و یا داستان کوتاه از زندگی روزمره ذکر خواهیم کرد و به تحلیل نیت­ ها خواهیم پرداخت (ان شاء الله)

 

مثال (1)

برای آدمی پیش آمده که در اداره، کوچه و بازار، مجالس عروسی و عزا، دانشگاه و خیابان ­های آن، سایت و کلاس ­های درس و یا هر محیط رسمی دیگری که اختلاط زن و مرد مجاز است ناخودآگاه سرش را بلند می ­کند و نگاهش به نامحرمی می ­افتد. گاهی این نقاط آن­قدر نقاط کوری هستند که وقتی با خود فکر می ­کنیم که چرا باید سرم بالا بیاید و این نقطه ­ی خاص را بنگرم در شگفت می ­مانیم. این بالا آمدن سر را عده ­ای عادی می ­انگارند ؛ اما باور کنید ؛ عادی ­ترین رفتارهای ما عادی نیستند و از امر معبودی سرچشمه می ­گیرند. در همین صحنه زمزمه و وسوسه شیطان است که ما را به این نگاه دعوت می ­کند؛ البته این دعوت برای کسانی است که نزد رجیم ارزش دعوت را داشته باشند؛ آنان که با چشم چرانی انس دارند؛ به دعوت نیاز ندارند چراکه در بندگی شیطان به مراتبی رسیده­ اند و برای جفتک انداختن محرکی نمی­ خواهند.

 

به فرض که من در این صحنه از وسوسه­ های شیطان غافل شده­ ام یعنی یادم نیست که دشمن قسم خورده ­ای دارم که مرا به غیر می ­خواند؛ در نتیجه عامل شرک من چیزی نیست جز غفلت و در مقام قیاس، من با دیدن نامحرمان در ابتدا شاید لذتی را تجربه کنم اما با گذشت زمان و تکراری شدن این عمل نه لذتی خواهم داشت و نه سودی چراکه آدمی دیگر به نگاه بسنده نمی­ کند و در شکستن مرزها تا جایی که بتواند جلو می ­رود . اگر با آموزه ­های دینی به قیاس در این صحنه بپردازیم با دیدن نامحرم اول ­بار بر من گناهی نمی­ نویسند؛ اگر دوباره نگاه کنم به من ضرر می ­رسد و اگر بار سوم نگاهم را نپوشم تیری از جانب شیطان بر قلبم خواهد نشست؛ اما اگر به ­خاطر الله سرم را کنترل کنم و با تذکر اسیر شیطان نشوم ؛ با پایین انداختن سرم ، الله بیشتر از هر آن­چه در زمین ذخیره شده به من خواهد بخشید و اگر سرم را به سوی آسمان بلند کنم تا نامحرم را نبینم ؛ الله بیشتر ازآن­چه در آسمان­ هاست در بهشت برایم کنار خواهد گذاشت با این اوصاف آلله خیر ام مایشرکون؟

 

این جریان نیت­ ها را به­ طور خلاصه در گراف زیر می ­بینیم

البته لازم به ذکر است که ما در قیاسمان نگاهی به بهشت داشتیم و بشارتی از نعمت­ های وعده داده شده. نوع دیگر قیاس، نگاه به دوزخ و انذارهاست و نوع عالی ­تر آن توجه به رضایت الله است؛ که این نوع قیاس برای راه رفته ­هاست کسانی که هر کاری می­ کنند برای رضای خداست و با نخستین گام به پیروزی می ­رسند. گفتم مخاطب این نوشتار کسی است که الله را در حد ذهنی قبول دارد و از اسلام تا ایمان ، تقوا ،احسان ، اخبات ، قرب ، سبقت و دست­یابی به لقاء و رضا و رضوان الهی راه بسیار است.

 

و نظام فکری برای طی این مراحل در طرح ذهنی  زیر جای می­ گیرد

 

 

 

 

دیدگاه‌ها (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
صراط

در زندگی ما، عادی‌ترین رفتارها غیرعادی هستند؛ با نوری از الله می‌توان این رفتارها را دید.

در صراط
● مطالبی درباره‌ی سلوک الی اللّه و شیوه‌ی عبودیت و بندگی قرار می‌گیرد. (ان‌شاءاللّه)
● کپی آزاد است، پس با خیال راحت استفاده کنید.

ویژه‌ها