صراط

رسول خدا فرمود «یا علیُ انتَ الصّراط المستقیم»

صراط صراط صراط

رسول خدا فرمود «یا علیُ انتَ الصّراط المستقیم»

پربیننده ترین مطالب

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

ارتباط با ما ...
خاک بهشتی

خاک بهشتی

۱۰
آبان

 

 

مگر ای کربلا خاک بهشتی؟

که خاکی مشک بو عنبر سرشتی!
  • بنده

هرثمه مى گوید: چون از جنگ صفین همراه على  برگشتیم ، آن حضرت وارد کربلا شد. در آن سرزمین نماز خواند. و آن گاه مشتى از خاک کربلا برداشت و آن را بویید و سپس فرمود:آه ! اى خاک ! حقا که از تو مردمانى برانگیخته شوند که بدون حساب داخل بهشت گردند.
هرثمه مى گوید: سالها از ماجرا گذشت. آن روز که عبیدالله بن زیاد لشکر به جنگ امام حسین  فرستاد، من هم در آن لشکر بودم .
هنگامى که به سرزمین کربلا رسیدم، ناگهان همان مکانى را که على  در آنجا نماز خواند و از خاک آن برداشت و بویید دیده و شناختم و سخنان على  به یادم افتاد. لذا از آمدنم پشیمان شده، اسب خود را سوار شدم و به محضر امام حسین  رسیدم و بر آن حضرت سلام کردم و آنچه را که در آن محل از پدرش على  شنیده بودم ، برایش نقل کردم .
امام حسین  فرمود: آیا به کمک ما آمده اى یا به جنگ ما؟
گفتم: اى فرزند رسول خدا! من به یارى شما آمده ام نه به جنگ شما. اما زن و بچه ام را گذارده ام و از جانب ابن زیاد برایشان بیمناکم. حسین  این سخن را که شنید فرمود: حال که چنین است از این سرزمین بگریز که قتلگاه ما را نبینى و صداى ما را نشنوى . به خدا سوگند! هر کس امروز صداى مظلومیت ما را بشنود و به یارى ما نشتابد، داخل آتش جهنم خواهد شد.


بحار: ج 44، ص 255.به نقل از کتاب داستانهای بحارالانوار – ج2

  • بنده

بسیارى از تاریخ ‌نویسان آورده اند: چون حضرت ابا عبداللّه الحسین صلوات اللّه علیه از مکّه معظّمه عازم شهر کوفه و سرزمین کربلاء گردید. به همین منظور به همراه اهل بیت و دیگر دوستان و یاران خود حرکت کرد، در بین راه در محاصره شدید سپاه حرّ بن یزید ریاحى قرار گرفتند، پس از صحبت ها و مجادله ها، سرانجام توافق شد که حضرت به راه خود ادامه دهد تا از سوى عبیداللّه - والى کوفه- دستور بعدى بیاید.
لذا امام  با همراهان به مسیر خود ادامه داد تا آن که به محلّى به نام عُذَیْبُ الهِجانات رسیدند.
در این هنگام از طرف والى کوفه - عبیداللّه - براى حرّ که فرمانده لشکر بود، نامه اى به این مضمون آمد که بایستى از هر جهت بر حسین  و همچنین یارانش سخت گرفته شود.
حرّ، نامه عبیداللّه را براى امام حسین  قرائت کرد.
و چون اصحاب و یاران حضرت از پیام شوم عبیداللّه آگاه شدند، اظهار داشتند: یا ابن رسول اللّه ! اجازه فرما تا با لشکر او مبارزه و قتال کنیم ؟
حضرت پس از شنیدن سخنان اصحاب و یاران خود، فرمود: تا آنان جنگ را شروع نکنند، من هرگز اقدام نخواهم کرد. آن گاه یکى از یاران به نام زُهیر بن قین عرضه داشت: پس به سوى سرزمین کربلا که در همین نزدیکى قرار دارد، حرکت کنیم.
همین که امام حسین  نام کربلاء را شنید، گریست گرفت و سپس اظهار نمود:
«اَللّهُمَّ إنّى اعُوذُ بِکَ مِنْ کَرْبٍ وَ بَلاء» یعنى؛ خداوندا، از مشکلات و بلاهاى این سرزمین - کربلا - به تو پناه مى برم.
سپس مقدارى به مسیر خود ادامه داد و فرمود: در همین جا فرود آئید و بارها را باز کنید و بر زمین بگذارید، که این جا وعده گاه جدّم رسول خدا مى باشد و قبر و مقبره من در این سرزمین خواهد بود.
بنابراین، حضرت ابا عبداللّه الحسین  در روز دوّم محرّم الحرام، سال 61 هجرى قمرى وارد سرزمین کربلاء شد.


مقتل خوارزمى : ج 1، ص 237، تاریخ طبرى : ج 4، ص 309.

  • بنده

 

کاروان همیشه زنده ی تاریخ ، راهی کرب و بلا ست

همه را ندا می دهند تا با خود به سوی الله ببرند

 

هرکه را هست به سر، یاد خدا بسم الله 

  • ...
حرمله

حرمله

۱۹
آذر
چند روزی بود داشتم به حرمله فکر می‌کردم.

ذهنم را خیلی مشغول کرده بود.

یک جنگاور، یک مبارز چِقِر و باهوش.

  • بنده
شهر عطش

شهر عطش

۰۳
آذر

نم نمک تا بوسه‌های اشک پیدا می‌شوند

ابرها در آسمان مدیون گل‌ها می‌شوند

  • بنده
صراط

در زندگی ما، عادی‌ترین رفتارها غیرعادی هستند؛ با نوری از الله می‌توان این رفتارها را دید.

در صراط
● مطالبی درباره‌ی سلوک الی اللّه و شیوه‌ی عبودیت و بندگی قرار می‌گیرد. (ان‌شاءاللّه)
● کپی آزاد است، پس با خیال راحت استفاده کنید.

ویژه‌ها